آهسته آهسته به درون تنهایی بزرگی می روی

دخمه ای بزرگ ،سقفی کوتاه،پنجره ای گل اندود ...

و تو آنجا آرام دراز میکشی بر سنگی که چون تخت غسالخانه آرام و متین در آغوشت کشد 

هیچ هیچ هیچ هی...چ..